فقط همين يك گناه
معمولا انسانها در انجام گناهان خود را فريب مي دهند. آنها دنبال بدست آوردن پول و ثروت هستند و در اين راه از هر روشي هم استفاده مي كنند. در پست اداري مجوز غيرقانوني صادر ميكنند و براي آن رشوه دريافت ميكنند. پيش خود فكر ميكنند و ميگويند : فقط همين يك گناه را مرتكب مي شوم ولي بعد كه پول كافي و سرمايه اوليه كافي گيرم آمد ، با خيال راحت زندگي سالمي را شروع ميكنم و آدم صالحي ميشوم و موقعيت خوبي پيش فاميل و دوستان پيدا ميكنم. چنين فردي علنا به پول و سرمايه اتكا كرده است ، زيرا او خوشبختي خويش را در سرمايه اوليه ميداند. داشتن پول و سرمايه اوليه براي او به يك عقده تبديل شده است ، به همين خاطر رشوه ، رياكاري ، دروغ را در بدست آوردن سرمايه اوليه به كار مي برد و پيش خود فكر ميكند و مي گويد : من سرمايه اوليه را از طريق رياكاري و دروغ و رشوه بدست مي آورم (معمولا او خود را براي دروغ و رياكاري و ... خوب توجيه ميكند و مثلا ميگويد كه همه اينكار را ميكنند و همه جا اينجوريه!) ، اما بعد از آن زندگي كاملا سالمي را شروع ميكنم و ديگر دست به دروغ و ريا و رشوه هم نمي زنم و بعد خوشبخت خوشبختم.
خداي مهربان در قرآن مثال زيبايي را در مورد چنين افرادي ميفرمايد. داستان يوسف و برادرانش را كه ميدانيد. برادارن يوسف به يوسف حسد مي ورزند و محبت پدر نسبت به يوسف براي آنها به يك عقده بدل مي شود.
[12:8] اذ قالوا ليوسف واخوه احب الى ابينا منا ونحن عصبة ان ابانا لفي ضلل مبين
[12:8] آنها گفتند: "يوسف و برادرش مورد علاقه پدرمان هستند و ما در اكثريت هستيم. درواقع، پدر ما بسيار گمراه است.
همين حسد و خودخواهي باعث ميشود كه آنها براساس قاعده " فقط همين يك گناه" فكر كنند. آنها ميگويند : بياييد يوسف را بکشيم، يا او را دور کنيم، شايد قدري توجه پدر را جلب كنيم. پس از آن مي توانيم مردمي صالح و درستکار شويم. پس ميبينيم كه حتي برادران يوسف در ارتكاب گناهشان ، در نظر داشتند كه فقط همان يك گناه را انجام دهند.
[12:9] اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضا يخل لكم وجه ابيكم وتكونوا من بعده قوما صلحين
[12:9] "بياييد يوسف را بکشيم، يا او را دور کنيم، شايد قدري توجه پدرتان را جلب كنيد. پس از آن مي توانيد مردمي صالح و درستکار شويد."
قانون "فقط همين يك گناه" يك قانون شيطاني است. شيطان از اين طريق خيلي ها را گمراه ميكند. به عنوان مثال زن و شوهري را در نظر بگيريد كه در زندگي خويش دچار اختلاف شده اند. از بس كه با هم جر و بحث ميكنند ، از هم خسته مي شوند و زود ميخواهند كه از آن اعصاب خردي فرار كنند و به همين جهت راه غلطي را انتخاب ميكنند. مثلا پيش خود مي گويند: از همسرم جدا ميشوم و بعد يك شوهر يا زن ديگر مي گيرم كه مطابق با اميال و خواسته هاي من باشد و ديگر بعد از آن مي دانم كه چطوري زندگي خوشي داشته باشم. ديگر بعد از آن مي دانم كه چطوري با همسر جديدم خوب برخورد كنم و او را رام خود ميكنم و زندگي سالمي را در پيش مي گيرم و آدم خوبي ميشوم و آرامش پيدا ميكنم و ...
اينها همه اش حيله شيطان است. آدم بايد سعي خويش را در تصحيح و اصلاح امور و مشكلات بكند. براي اين اصلاح بايد خودخواهي و غرور را كنار گذاشت. اگر برادران يوسف خودخواهي و غرور را در وجود خود از بين مي بردند ، وضعشان آن نمي شد. قاعده شيطاني "فقط همين يك گناه" از قواعد كاري شيطان است. معمولا كسي كه براساس اين قاعده عمل كند ، براي گناههاي بعدي هم راه مي افتد. در انجام گناه ، برنداشتن قدم اوليه خيلي مهم است. قدم اول را برداشتي ، بقيه قدمها خيلي راحتتر گذاشته مي شوند. كسي كه قدم اول را بگذارد ، خودبخود معتاد آن گناه ميشود.
مثلا كسي كه معتاد الكل است ، ابتدا براي خوشي و كسب آرامش آن را مي نوشد. او پيش خود فكر ميكند و ميگويد : بابا حداقل يكبار مصرف كنم تا كه مقداري آرامش پيدا كنم. بعد كه مصرف كرد ، به آن عادت ميكند و چند بار ديگر هم مصرف ميكند و بعد از مدتي كه چشم باز ميكند ، مي بيند كه معتاد شده است و نمي تواند بدون الكل و مواد مخدر زندگي كند.
قدم اوليه را در انجام گناهان برنداشتن خيلي مهم است. شما اگر ميخواهيد كه از گناه پرهيز كنيد ، حتما در گذاشتن قدم اوليه محتاط باشيد و فريب شيطان را نخوريد.
[24:21] يايها الذين ءامنوا لا تتبعوا خطوت الشيطن ومن يتبع خطوت الشيطن فانه يامر بالفحشاء والمنكر ولولا فضل الله عليكم ورحمته ما زكي منكم من احد ابدا ولكن الله يزكي من يشاء والله سميع عليم
[24:21] اي کساني که ايمان آورده ايد، از گام هاي شيطان پيروي نکنيد. هرکس از گام هاي شيطان پيروي کند، بايد بداند که او به گناه و پليدي دعوت مي کند. اگر موهبت خدا و رحمت او بر شما نبود، هيچ يک از شما خالص نمي شد. ولي خدا هر که را بخواهد، خالص مي گرداند. خداست شنوا، دانا.
مثلا كسي كه ميخواهد زن بگيرد ، انواع و اقسام دروغها را ميگويد تا كه همسر دلخواهش را بستاند. او پيش خود ميگويد: اين دروغها را ميگويم تا كه زن بگيرم ، بعد ديگر دروغ نمي گويم ، زيرا اين دروغ اوليه لازم است و شرايط جامعه چنين اقتضا مي كند ! چنين فردي در زندگي آينده اش هم خوشبخت نمي شود زيرا قدم اول را درست برنداشته است. پس قدم اول خيلي مهم است. شيطان آدم و حوا را با همين حيله از بهشت بيرون كرد . شيطان به آنها گفت كه اگر از اين درخت بخوريد ، ديگر بعد از آن فرشته مي شويد و به آرامش دست پيدا مي كنيد.
[7:20] فوسوس لهما الشيطن ليبدي لهما ما وري عنهما من سوءتهما وقال ما نهكما ربكما عن هذه الشجرة الا ان تكونا ملكين او تكونا من الخلدين
[7:20] شيطان آنها را وسوسه کرد، تا بدن هايشان را که بر آنها پوشيده بود، نمايان کند و گفت: "پروردگارتان فقط به اين دليل شما را از اين درخت منع كرد، که شما را از فرشته شدن و دست يافتن به حيات جاودان بازدارد."
اما ما انسانها فراموشكاريم و به دور و بر خود زياد توجه نميكنيم و از آنها عبرت نمي گيريم. چه بسيار افرادي كه ثروتمندند ولي براي يك ذره آرامش در زندگي له له مي زنند. چه بسيار افرادي كه چندين زن و شوهر عوض كرده اند ، ولي هنوز آرامش ندارند. چه بسيار افرادي كه رشوه و رياكاري مي كنند ولي آرامش در زندگي ندارند و ...
فردي كه بخواهد با ارتكاب گناه ، آرامش بدست آورد ؛ بدون اينكه خود متوجه باشد ، وارد وادي خطرناكي شده است. زيرا ديگر چيزي روح او را سيراب نمي كند. به همين خاطر راه را اشتباهي ميرود. مثلا بعد از ارتكاب گناه ، متوجه ميشود كه آن آرامش بدست نيامد ، ناگهاني راه غلط را انتخاب ميكند و مثلا دنبال ماشين آخرين مدل ميرود و سعي ميكند از آن طريق زندگي آرامي را براي خود كسب كند. براي خريد ماشين آخرين مدل هم مجبور است كه همان گناهان قبلي را با شدت بيشتري انجام دهد. دقيقا به همين خاطر خداي قادر متعال مي فرمايد كه از قدمهاي شيطان پيروي نكنيد (لا تتبعوا خطوت الشيطن) . كسي كه دنبال قدمهاي شيطان برود ، بعد از گذاشتن چند قدم اوليه ، بدون شيطان هم بقيه را خودش طي ميكند.
خداي مهربان در قرآن مثال زيبايي را در مورد چنين افرادي ميفرمايد. داستان يوسف و برادرانش را كه ميدانيد. برادارن يوسف به يوسف حسد مي ورزند و محبت پدر نسبت به يوسف براي آنها به يك عقده بدل مي شود.
[12:8] اذ قالوا ليوسف واخوه احب الى ابينا منا ونحن عصبة ان ابانا لفي ضلل مبين
[12:8] آنها گفتند: "يوسف و برادرش مورد علاقه پدرمان هستند و ما در اكثريت هستيم. درواقع، پدر ما بسيار گمراه است.
همين حسد و خودخواهي باعث ميشود كه آنها براساس قاعده " فقط همين يك گناه" فكر كنند. آنها ميگويند : بياييد يوسف را بکشيم، يا او را دور کنيم، شايد قدري توجه پدر را جلب كنيم. پس از آن مي توانيم مردمي صالح و درستکار شويم. پس ميبينيم كه حتي برادران يوسف در ارتكاب گناهشان ، در نظر داشتند كه فقط همان يك گناه را انجام دهند.
[12:9] اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضا يخل لكم وجه ابيكم وتكونوا من بعده قوما صلحين
[12:9] "بياييد يوسف را بکشيم، يا او را دور کنيم، شايد قدري توجه پدرتان را جلب كنيد. پس از آن مي توانيد مردمي صالح و درستکار شويد."
قانون "فقط همين يك گناه" يك قانون شيطاني است. شيطان از اين طريق خيلي ها را گمراه ميكند. به عنوان مثال زن و شوهري را در نظر بگيريد كه در زندگي خويش دچار اختلاف شده اند. از بس كه با هم جر و بحث ميكنند ، از هم خسته مي شوند و زود ميخواهند كه از آن اعصاب خردي فرار كنند و به همين جهت راه غلطي را انتخاب ميكنند. مثلا پيش خود مي گويند: از همسرم جدا ميشوم و بعد يك شوهر يا زن ديگر مي گيرم كه مطابق با اميال و خواسته هاي من باشد و ديگر بعد از آن مي دانم كه چطوري زندگي خوشي داشته باشم. ديگر بعد از آن مي دانم كه چطوري با همسر جديدم خوب برخورد كنم و او را رام خود ميكنم و زندگي سالمي را در پيش مي گيرم و آدم خوبي ميشوم و آرامش پيدا ميكنم و ...
اينها همه اش حيله شيطان است. آدم بايد سعي خويش را در تصحيح و اصلاح امور و مشكلات بكند. براي اين اصلاح بايد خودخواهي و غرور را كنار گذاشت. اگر برادران يوسف خودخواهي و غرور را در وجود خود از بين مي بردند ، وضعشان آن نمي شد. قاعده شيطاني "فقط همين يك گناه" از قواعد كاري شيطان است. معمولا كسي كه براساس اين قاعده عمل كند ، براي گناههاي بعدي هم راه مي افتد. در انجام گناه ، برنداشتن قدم اوليه خيلي مهم است. قدم اول را برداشتي ، بقيه قدمها خيلي راحتتر گذاشته مي شوند. كسي كه قدم اول را بگذارد ، خودبخود معتاد آن گناه ميشود.
مثلا كسي كه معتاد الكل است ، ابتدا براي خوشي و كسب آرامش آن را مي نوشد. او پيش خود فكر ميكند و ميگويد : بابا حداقل يكبار مصرف كنم تا كه مقداري آرامش پيدا كنم. بعد كه مصرف كرد ، به آن عادت ميكند و چند بار ديگر هم مصرف ميكند و بعد از مدتي كه چشم باز ميكند ، مي بيند كه معتاد شده است و نمي تواند بدون الكل و مواد مخدر زندگي كند.
قدم اوليه را در انجام گناهان برنداشتن خيلي مهم است. شما اگر ميخواهيد كه از گناه پرهيز كنيد ، حتما در گذاشتن قدم اوليه محتاط باشيد و فريب شيطان را نخوريد.
[24:21] يايها الذين ءامنوا لا تتبعوا خطوت الشيطن ومن يتبع خطوت الشيطن فانه يامر بالفحشاء والمنكر ولولا فضل الله عليكم ورحمته ما زكي منكم من احد ابدا ولكن الله يزكي من يشاء والله سميع عليم
[24:21] اي کساني که ايمان آورده ايد، از گام هاي شيطان پيروي نکنيد. هرکس از گام هاي شيطان پيروي کند، بايد بداند که او به گناه و پليدي دعوت مي کند. اگر موهبت خدا و رحمت او بر شما نبود، هيچ يک از شما خالص نمي شد. ولي خدا هر که را بخواهد، خالص مي گرداند. خداست شنوا، دانا.
مثلا كسي كه ميخواهد زن بگيرد ، انواع و اقسام دروغها را ميگويد تا كه همسر دلخواهش را بستاند. او پيش خود ميگويد: اين دروغها را ميگويم تا كه زن بگيرم ، بعد ديگر دروغ نمي گويم ، زيرا اين دروغ اوليه لازم است و شرايط جامعه چنين اقتضا مي كند ! چنين فردي در زندگي آينده اش هم خوشبخت نمي شود زيرا قدم اول را درست برنداشته است. پس قدم اول خيلي مهم است. شيطان آدم و حوا را با همين حيله از بهشت بيرون كرد . شيطان به آنها گفت كه اگر از اين درخت بخوريد ، ديگر بعد از آن فرشته مي شويد و به آرامش دست پيدا مي كنيد.
[7:20] فوسوس لهما الشيطن ليبدي لهما ما وري عنهما من سوءتهما وقال ما نهكما ربكما عن هذه الشجرة الا ان تكونا ملكين او تكونا من الخلدين
[7:20] شيطان آنها را وسوسه کرد، تا بدن هايشان را که بر آنها پوشيده بود، نمايان کند و گفت: "پروردگارتان فقط به اين دليل شما را از اين درخت منع كرد، که شما را از فرشته شدن و دست يافتن به حيات جاودان بازدارد."
اما ما انسانها فراموشكاريم و به دور و بر خود زياد توجه نميكنيم و از آنها عبرت نمي گيريم. چه بسيار افرادي كه ثروتمندند ولي براي يك ذره آرامش در زندگي له له مي زنند. چه بسيار افرادي كه چندين زن و شوهر عوض كرده اند ، ولي هنوز آرامش ندارند. چه بسيار افرادي كه رشوه و رياكاري مي كنند ولي آرامش در زندگي ندارند و ...
فردي كه بخواهد با ارتكاب گناه ، آرامش بدست آورد ؛ بدون اينكه خود متوجه باشد ، وارد وادي خطرناكي شده است. زيرا ديگر چيزي روح او را سيراب نمي كند. به همين خاطر راه را اشتباهي ميرود. مثلا بعد از ارتكاب گناه ، متوجه ميشود كه آن آرامش بدست نيامد ، ناگهاني راه غلط را انتخاب ميكند و مثلا دنبال ماشين آخرين مدل ميرود و سعي ميكند از آن طريق زندگي آرامي را براي خود كسب كند. براي خريد ماشين آخرين مدل هم مجبور است كه همان گناهان قبلي را با شدت بيشتري انجام دهد. دقيقا به همين خاطر خداي قادر متعال مي فرمايد كه از قدمهاي شيطان پيروي نكنيد (لا تتبعوا خطوت الشيطن) . كسي كه دنبال قدمهاي شيطان برود ، بعد از گذاشتن چند قدم اوليه ، بدون شيطان هم بقيه را خودش طي ميكند.