زمین خدا (تزکیه نفس)

[24:21] اي کساني که ايمان آورده ايد، از گام هاي شيطان پيروي نکنيد. هرکس از گام هاي شيطان پيروي کند، بايد بداند که او به گناه و پليدي دعوت مي کند. اگر موهبت خدا و رحمت او بر شما نبود، هيچ يک از شما خالص نمي شد. ولي خدا هر که را بخواهد، خالص مي گرداند. خداست شنوا، دانا.

خدا یکتاست    نکته های یکتاپرستی   تزکیه نفس    زندگی    اخبار    معجزات ریاضی قرآن    رد حديث و سنت    سایت انگلیسی   سایت عربی    واسطه ها در پرستش و نیایش

دانلود

 

2009/08/19

موقعيتهاي دروغين

موقعيتهاي دروغين

هر دروغي كه مرتكب شويم ، اتوماتيك چندين دروغ ديگر را به دنبال خواهد داشت. دروغ هميشه سخن گزاف گفتن نيست ؛ بلكه گاهي طبق موقعيتهاي دروغين ، پيش رفتن است. پارسال به حج رفت ، اما در برگشت ، از همه انتظار داشت دستش را ببوسند. حج براي اين است كه در زندگي متواضعتر شويم ، خاكي باشيم ، خود را از ديگران بالاتر نبينيم ، از ديگران انتظار موقعيت قرار دادن براي خود را نداشته باشيم. او با اين كارش ، به جاي تزكيه نفس ، نفسش را به طور كلي سقوط داد. آدمهايي كه به خدا نزديك مي شوند ، بيش از پيش متواضع تر مي شوند. خداي مهربان در قرآن به ما دستور ميدهد كه متواضعانه و فروتنانه راه زندگي را طي كنيم ؛ خيلي مثالهاي ديگر در اين مورد وجود دارد. تمام اين مشكلات ناشي از يك سوء تفاهم است. زيرا او فكر ميكند كه با انجام حج ، بايد موقعيت اجتماعيش مثل ساير حج رفته ها باشد. به همين خاطر در دام غرور مي افتد. كسي كه در دانشگاه مدرك مهندسي مي خواند ، از همان اول و تحت فشار و القاء خانواده و اطرافيان ، انتظار دارد كه مثل ساير مهندسها شود. بنابراين زماني كه مدركش را گرفت ، براي رسيدن به موقعيت ساير همكارانش ، هر چيزي را سر راهش له مي كند. براي نمونه به مثال زير توجه فرمائيد:


مثال يك : احمد تحت فشار روحي بود. آخر او هنوز چند سال بود كه مدرك مهندسيش را اخذ كرده بود. همه خانواده او را تحت فشار قرار داده بودند و از او انتظار داشتند . همه از او انتظار داشتند كه بعد از مدركش ، پول پارو كند ، زيرا خانواده او فكر ميكردند بقيه در جامعه اينجوري هستند. اما احمد در ته دلش ، نميخواست كه پول را هدف زندگيش قرار دهد. او مدركش را نگرفته بود كه با ريا و كلك پول بدست بياورد. او مي خواست يك زندگي سالم داشته باشد. اما خانواده و زن و فرزند از او انتظار داشتند. زيرا چشم و هم چشمي خانواده اش را تحت تاثير قرارداده بود. همين مورد روح او را ناآرام كرده بود. آخر با يك كار سالم او تا حدي مي توانست پول بدست بياورد. براي بدست آوردن پول بيشتر از آن مي بايست تا حدي كلك ميزد. مي بايست مجوز چندين ساخت و ساز غير استاندارد را تاييد مي كرد ؛ دو راهي عجيبي بود. اما اين وسوسه شيطان بود. در قرآن خوانده بود كه به پدر و مادرت احترام بگذار و حرف آنان را گوش كن ، تا وقتي كه تو را به شرك دعوت نكرده اند. اما كلك و فريب در معامله يك نوع شرك بود. بله اگر او اين مجوز را تاييد ميكرد، با اين كار مال دنيا را شريك خدا قرار ميداد و خودش را براي هميشه بدبخت ميكرد. خوشبختانه او از خواب غفلت بيدار شد و تحت فشار خانواده و زن و بچه تسليم نشد و همچنان كاسبي سالم را در پيش گرفت. درست است كه پول زيادي كسب نميكرد اما وجدانش راحت بود ؛ مهمتر از همه روحش سالم بود و با خيال راحت وبا اتكا به خدا زندگي ميكرد .


شيطان ملعون با اين حيله ، خيلي ها را از خدا دور مي كند و آنان را براي هميشه بدبخت مي كند. خداي توانا صراحتا به ما آگاهي ميدهد كه زندگي دنيا چيزي نيست و فقط يك آزمايش است. كساني كه خدا را فراموش كرده اند ، روح را در نظر نمي گيرند و مدام دنبال ظواهر دنيوي هستند. مدام موقعيت اجتماعي كسب ميكنند ، بدون آن كه روحشان را پرورش دهند. زيرا آنها حتي در روش زندگي خويش تقليد مي كنند و از خود چيزي ندارند. به همين خاطر موقعيت اجتماعي براي خود كسب مي كنند ، اما به روح خويش كاري ندارند و نفس خويش را تزكيه نمي دهند. به همين دليل روح و نفس آنها از موقعيت ظاهري دنيوي آنها ، عقب مي ماند و اين موقعيت بسيار خطرناكي است كه شيطان آدمي را به آن جهت مي خواند ، مثل اين است كه يك چاقوي تيز را دست يك بچه بدهيد. به همين خاطر است كه بايد ساده و بي آلايش زندگي كرد و خود را از بتهاي زمانه رهاند. بايد متواضعانه و فروتنانه راه زندگي را پيمود. كشتن نفس از هر چيزي مهم تراست ، ما بايد نفس خويش را بكشيم زيرا ما در طول روز جنايتهاي زيادي را انجام مي دهيم. مثل دروغ گفتن ، رياكاري ، زيرپاي ديگران را خالي كردن ، كم فروشي ، كار مردم را راه نينداختن. به همين خاطر است كه بايد نفس خويش را بكشيم و به موقعيتهاي دروغين القائي از جانب اطرافيان ، دلخوش نكنيم. دنبال موقعيتهاي دروغين افتادن ، باعث سقوط نفس مي شود. معيار خدا در قيامت براي تقسيم بهشت و جنهم ، مقدار تزكيه نفس است. در قيامت پارتي بازي وجود ندارد. مال دنيا ، پيامبر ، مقدسين كاري براي ما نمي توانند بكنند. آنها فقط مسئول اعمال خويشند.هركي نفسش پاك بود به بهشت ميرود و الا به جهنم سوق داده ميشود. نفس پاك هم ربطي به موقعيت اجتماعي ، مذهب مادرزادي ، سيد بودن ، حاجي بودن ، ملا بودن و ... ندارد. همه انسانها نزد خداي عالميان از موقعيت يكساني برخوردارند.





2009/08/17