زمین خدا (تزکیه نفس)

[24:21] اي کساني که ايمان آورده ايد، از گام هاي شيطان پيروي نکنيد. هرکس از گام هاي شيطان پيروي کند، بايد بداند که او به گناه و پليدي دعوت مي کند. اگر موهبت خدا و رحمت او بر شما نبود، هيچ يک از شما خالص نمي شد. ولي خدا هر که را بخواهد، خالص مي گرداند. خداست شنوا، دانا.

خدا یکتاست    نکته های یکتاپرستی   تزکیه نفس    زندگی    اخبار    معجزات ریاضی قرآن    رد حديث و سنت    سایت انگلیسی   سایت عربی    واسطه ها در پرستش و نیایش

دانلود

 

2009/04/24

آرمانهاي دروغين


شيطان در حال گسترش آرمانهاي دروغين در جامعه است و به اين طريق خيلي ها را از راه راست منحرف كرده است. مثلا اكثريت افراد جامعه كنوني دنبال ثروت زياد ، ماشين مدل بالا ، زن زيبا ، شوهر پولدار و خوشتيپ ، رياست ، مقام و ... هستند. نفسهاي ضعيف آرمانهاي دروغين جامعه را باور مي كنند و دنبال آن راه مي افتند و تمام هم و غمشان رسيدن به اين آرمانهاي دروغين است و اين راهي است كه اكثريت افراد جامعه براي خود انتخاب مي كنند. حرص و جوش ، گرفتن رشوه ، دزدي ، خيانت ، فريب در معامله ، كم فروشي ، زير پاي ديگران را خالي كردن ، آلت دست ديگران شدن و ... از جنبه هاي اجتناب ناپذير اين راه است. امكانات كاذب و دروغين در زندگي به شما كمك نمي كند بلكه گمراه كننده هم است. هدف از زندگي دنيايي ، پرورش نفس و برگشت به سوي خداي يكتاست. هدف اين است كه دوباره به طرف خدا برگرديم و فقط او را پرستش كنيم. شما بايد براي امكاناتي در زندگي تلاش كنيد كه نجات دهنده شماست. ايمانداران كشتي نوح مي سازند و بوسيله آن خود و سايرين را نجات مي دهند اما كساني كه ايمانشان ضعيف است كشتي تايتانيك مي سازند. اين كشتي نجات دهنده نيست بلكه غرق مي كند. كشتي نوح با آن همه سادگي نجات دهنده بود و همه را به مقصد رساند. اما تايتانيك با آن همه امكانات پيشرفته كاري از پيش نبرد. كشتي نوح با امكانات ساده بوجود آمده بود و مهمتر از همه اين كه خدا پشت آن بود و براي يك هدف خدايي درست شده بود ، به همين خاطر نجات دهنده بود. اگر در بدست آوردن امكانات زندگي خدا را در نظر نگيريد و چشم و هم چشمي مد نظر شما باشد ، مثل تايتانيك غرق مي شود. اگر شما قصد داريد خودرو بخريد ، بايد هدفت خدايي باشد ؛ شما قصد داريد كه تفريح براي زن و بچه هايت ايجاد كنيد تا از راه راست منحرف نشوند ، اين هدف خوبي است . اما اگر هدف شما چشم و هم چشمي است ، در اين صورت منحرف شده ايد و هر آن احتمال غرق شدن وجود دارد. اگر هدف شما خدايي باشد ، امكانات زندگي هزينه بسيار كمتري براي شما به دنبال دارد زيرا شما ميتوانيد از يك ماشين ارزانتر استفاده كنيد اما اگر شما هدفت خدايي نباشد ، مجبوريد كه يك ماشين مدل بالا تهيه كنيد و براي بدست آوردن پولش ناخود آگاه در حيطه خطرناكي پا خواهيد گذاشت. رشوه ، ريا ، و ...
رشوه ، ريا ، دزدي و ... از نابود كننده هاي نفسند. نفسهاي ضعيف هيچوقت وارد بهشت نخواهند شد اين وعده خداست. از همين حالا به فكر خويش باشيد ، فردا دير است.

2009/04/16

رام كردن نفس

خوي حيواني همان چيزي است كه شيطان خيلي روي آن كار ميكند و به اين طريق خيلي ها را گمراه مي كند. و اين نقطه ضعف اصلي تمام انسانهاست . شيطان به ما انسانها القا مي كند كه لذتهاي دنيا انحصارا در خوي حيواني و شهوت است. به همين خاطر آرمان اكثريت افراد جامعه ما به دست آوردن پول و زن زيبا و يا شوهر خوش تيپ است. او به همه القا مي كند كه شهوت و مال دنيا هدف اصلي زندگي است. و اكثريت افراد جامعه بدون اين كه خود بفهمند اين را باور كرده اند. با يك مثال مورد را تشريح خواهم كرد.رام کنندگان حیوانات سیرک ، برای مطیع کردن حيوانات از یک روش ساده استفاده می کنند. وقتی که حيوان هنوز بچه است ، یکی از پاهای او را به تنه درخت بزرگی می بندند. حيوان کوچک هرچه تلاش می کند ، نمی تواند خود را از بندی که گرفتار شده است رها کند . رام کنندگان این روش را ادامه می دهند و با روش غذا دادن در حين بستن پاي حيوان به درخت ، او را شرطي مي كنند تا حيوان کوچک بزرگ شود و اندک اندک به این مسأله شرطی می شود و باور ميكند که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست حيوان باور ميكند كه بايد اين قاعده را رعايت كند. وقتی که حيوان بالغ و نیرومند شد ، کافی است نخی را به دور پای او ببندید و سر دیگرش را به درخت کوچکی گره بزنند ، در عین حال که حيوان می تواند درخت را از جا بکند ، اما او برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد. زيرا خوي حيواني او اين چنين عادت كرده است . خوي حيواني انسان هم كافي است كه به چيزي عادت كند ، در آنصورت اگر فرد ضعيف باشد ، اراده و روح او كم كم گرفته خواهد شد و قادر نيست كه يك ريسمان كوچك را پاره كند. اگر انسان نفس خويش را پرورش ندهد خوي حيواني خويش را نميتواند كنترل كند و قادر به پاره كردن يك ريسمان ساده نيست. انسانهاي ضعيف به خود جرأت تلاش کردن برای تغییر موقعیت را نمی دهند ، غافل از اینکه تنها با یک تلاش مردانه و با جرات، ميتوانند عادتهاي غلط خويش را پاره كنند و از قيد و بند عادتهاي غلط رها شوند كافي است كه به خدا توكل كند و از غير خدا نترسد. ترك عادتهاي غلط هميشه نتيجه خوب ميدهد . انسان خيلي راحت ميتواند عادتهاي غلط را ترك كند كافي است حقه شيطان را تشخيص دهد و يك ريسمان غير قابل رويت را پاره كند. شما از همين حالا ميتوانيد با جرات تمام با كمك نماز و صبر عادتهاي غلط خويش را ترك كنيد و نفس خويش را پرورش دهيد و بهشت را براي خود تضمين كنيد. 

2009/04/02

بگذار برگرديم

معمولا عده اي پرورش نفس را در فقط ايمان ميدانند و مثلا ميگويند: مهم دل است. نماز و زكات و روزه و ... زياد مهم نيست و اختياري است. ايمان و عمل صالح لازم و ملزوم همديگرند. اگر كسي ايمان داشته باشد بايد همراه با عمل صالح هم باشد و الا بي فايده است. خداي مهربان هميشه ايمان و عمل صالح را در قرآن كنار هم ذكر ميكند و اين نشان ميدهد اين دو تا با هم ديگر براي نجات ما لازمند . اگر يكي نباشد ، آن يكي ناقص خواهد بود.

ايمان >-------< عمل صالح


[19:96] ان الذين ءامنوا وعملوا الصلحت سيجعل لهم الرحمن ودا

[19:96] مسلما، کساني که ايمان آورند و زندگي پرهيزكارانه اي را در پيش گيرند، بخشنده ترين ايشان را از باران عشق سيراب خواهد کرد.


مجرمين در روز آخرت :

  خدايا فقط همين يك دفعه اجازه بده برگرديم. اين بار حتما عمل صالح انجام ميدهيم. ما اشتباه كرديم ما اهل عمل مي شويم. با چه زباني بگوييم ما يك فرصت ديگر ميخواهيم. آخه ما اهل عمل نبوديم در اين فرصت دوباره ميخواهيم اهل عمل شويم. باور كنيد راست مي گوييم. آيا ممكن است ما را بازگرداني، تا رفتار خود را تغيير دهيم و بهتر از آنچه کرديم، عمل کنيم؟ ما هيچ كار بدي انجام نداديم به جز اين كه اهل عمل نبوديم و زكات نمي داديم و نفس خويش را پرورش نداديم ، ما خود را فريب ميداديم و مي گفتيم كه ما خودمان نياز داريم پس براي چي زكات به نيازمندان بپردازيم. حالا مشكل ما فقط ميزان نفس ماست . نفس ما آنچنان ضعيف است كه تحمل پروردگار را ندارد . اما بگذاريد برگرديم همه چيزو درست ميكنيم! حالا ميدانيم چكار كنيم!! پروردگار ما، اكنون ما ديده ايم و شنيده ايم. ما را بازگردان و ما از پرهيزكاران خواهيم بود. اكنون ما به يقين رسيده ايم كه مي بايست نفس خويش را پرورش مي داديم. پروردگارا ما در دنيا فريب خورديم. آخه يك عده نماز و روزه و زكات و ساير اعمال صالح به جا مياوردند ولي اهل ريا بودند به همين خاطر نماز و زكات و روزه از چشم ما افتاد و ما نماز و زكات و ساير اعمال صالح به جا نمي آورديم و به اين طريق خود را فريب ميداديم. حالا بدبخت شده ايم! خواهش مي كنيم ما را بازگردان.!

سربازان پروردگار: 

  ديگر خيلي دير شده. آيا ما به شما يك عمر فرصت نداديم با تذكرات مكرر براي كساني كه توجه مي كنند؟ آيا شما هشداردهنده دريافت نكرديد؟ بنابراين، نتايج آن را بچشيد. ستمكاران هيچ ياوري نخواهند داشت. آيا آنها منتظرند تا فرشتگان و يا پروردگار نزدشان بيايند، يا برخي از نشانه هاي فيزيكي پروردگارت تجلي كند؟ روزي كه اين اتفاق رخ دهد، ديگر هيچ نفسي از ايمان آوردن بهره اي نخواهد برد، چنانچه پيش از آن ايمان نياورده و با اعمال پرهيزكارانه، منافع ايمان را كسب نكرده باشد.منتظر باشيد؛ ما هم منتظريم. آيا منتظرند که تمام پيش بيني هاي آن به وقوع بپيوندد؟ روزي که چنين وعده اى تحقق يابد، کساني که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقيقت را آورده اند. اينک آيا شفيعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ نه هيچ شفيعي نخواهد بود.


[6:158] هل ينظرون الا ان تاتيهم الملئكة او ياتي ربك او ياتي بعض ءايت ربك يوم ياتي بعض ءايت ربك لا ينفع نفسا ايمنها لم تكن ءامنت من قبل او كسبت في ايمنها خيرا قل انتظروا انا منتظرون

[6:158] آيا آنها منتظرند تا فرشتگان نزدشان بيايند، يا پروردگارت، يا برخي از نشان هاي فيزيكي پروردگارت تجلي كند؟ روزي كه اين اتفاق رخ دهد، ديگر هيچ نفسي از ايمان آوردن بهره اي نخواهد برد، چنانچه پيش از آن ايمان نياورده و با اعمال پرهيزكارانه، منافع ايمان را كسب نكرده باشد. بگو: "منتظر باشيد؛ ما هم منتظريم."

همانطور كه در آيه بالايي مشاهده مي كنيد ايمان تنها فايده اي ندارد بلكه بايد بوسيله آن عمل خير كسب كنيد (كسبت في ايمنها خيرا). در حقيقت اگر اهل عمل نشويد و فقط به ايده هاي ذهني اكتفا كنيد ، بزرگترين پشيماني را به دنبال خواهد داشت ولي آن موقع پشيماني بي فايده است. با انجام دادن عمل صالح آرامش فكر را براي خود در دنيا بخريد و آخرت خود را هم تضمين كنيد. اگر اهل عمل نشويد ، هميشه سرگردان و حيران خواهيد بود و مدام دنبال يك ذره آرامش سرگردان خواهيد بود. عمل صالح مثل ويتامين براي بدن شما لازم است. شما اگر فقط به ايده هاي ذهني بسنده كنيد و اهل عمل نباشيد مثل اين است كه به جاي ناهار و شام ، هميشه تخمه بخوريد ؛ و به اين طريق بعد از مدتي ويتامينهاي بدن شما كم ميشود و مريض مي شويد.

2009/04/01

نفس پاك و مطمئن

[89:27] يايتها النفس المطمئنة
[89:28] ارجعي الى ربك راضية مرضية
[89:29] فادخلي في عبدي
[89:30] وادخلي جنتي


[89:27] و تو، اي نفس مطمئن.
[89:28] به سوي پروردگارت بازگرد، راضي و رضايت بخش.
[89:29] خوش آمدي در زمره خدمتگزاران من.
[89:30] خوش آمدي به بهشت من.



همانطور كه در آيات بالايي مي بينيم فقط نفسهاي مطمئن به طرف پروردگارشان بر ميگردند و نفسهاي غير مطمئن به طرف خدا برنميگردند و مستقيم وارد جهنم خواهند شد. كسي كه به اندازه كافي نفسش را پرورش نداده باشد هيچوقت وارد بهشت نخواهد شد و اين بزرگترين بدبختي اي است كه ممكن است براي كسي رخ دهد. تكبر ورزيدن در مقابل قوانين خدا يكي از عوامل نابودي نفس است.

[40:48] قال الذين استكبروا انا كل فيها ان الله قد حكم بين العباد
[40:48] مستكبرين خواهند گفت: "همه ما با هم در اينجا هستيم. خدا ميان مردم قضاوت کرده است."


او هميشه در زندگي عروس و يا دامادش دخالت ميكند چون كه اين را حق خويش ميداند و به اين طريق ميخواهد بزرگي خود را ثابت كند. او به فقرا و زيردستان اعتنا نميكند چون فكر ميكند كه نداري آنان ربطي به او ندارد. او در مقابل زيردستان در اداره و يا محيط كار خويش زور ميگويد . او در مقابل زن و فرزندانش مغرور است و مدام ادعاي رياست و بزرگي ميكند. او در مقابل شوهر خويش تكبر ميورزد و خود را تافته جدابافته ميداند. او شرايطي را براي ازدواج دختر و يا پسرش تعيين ميكند كه همان شرايط را براي عروس و دامادش نمي پسندد و .......

بعضي ها فكر ميكنند كه تكبر ورزيدن فقط مال رؤسا و پولداران و پادشاهان است.اما واقعيت اينطور نيست ، بلكه تكبر ورزيدن نسبي است. هر كسي در مقام و شرايط خويش ميتواند دچار تكبر و غرور شود. معمولا او اين تكبر و غرور را در قالب فرهنگهاي مرسوم جامعه اش و يا مذهب انجام ميدهد. جهت درك بيشتر به چند مثال توجه كنيد:

مثال يك :

براساس آيه قرآني دختر باكره ، براي ازدواج بايد از ولي و يا پدر خويش اجازه بگيرد.اما ولي او از اين آيه قرآني سوء استفاده ميكند. پارسال يكي به خواستگاري دخترش آمد اما چون پسره قدش بيش از حد كوتاه بود ، به ازدواج دخترش با او روي خوش نشان نداد و طي يك تصميم متكبرانه دخترش را از ارث محروم كرد و اعلام كرد كه هيچوقت خانه دامادش نميرود. به اين طريق شيطان او را متكبر كرد و او از جاده عدل و انصاف خارج شد. جالب اينجاست كه چنين فردي داراي وجهه و اعتبار خاصي در جامعه خويش هم بود ولي چه فايده ! كه به نفس خويش رسيدگي نكرده است و تكبر بر او حاكم است.


مثال دو :

اواز آيه قرآني (الرجال قوامون علي النساء) سوء استفاده مي كند و تكبر ميورزد. او از اين قانون خدا سوء استفاده ميكند و تكبر ميورزد .مدام به زنش دستور ميدهد و اگر زنش يك روز برايش غذا نپزد، تمام خانه را بر سرش خراب ميكند . او با زن و فرزندانش مهربان نيست و مدام ادعاي رياست دارد و دوست دارد كه همسر و فرزندانش از او بترسند! ؛ اين يعني تكبر ورزيدن در قانون خدا.

مثال سه:

در جامعه مرسوم است كه مرد بايد در خدمت زن و خانواده باشد . به همين خاطر او شوهرش را مجبور ميكند كه هر سال وسايل و مبل داخل خانه را عوض كند و به اين طريق اسراف و تبذير زيادي را باعث ميشود . او كاري ندارد كه شوهرش چه جوري اين پولها را كسب ميكند؛ اگر دزدي هم كرده باشد بايد در خدمت زن و خانواده باشد! و به اين طريق تكبر ميورزد و زياده خواه ميشود.


شيطان ملعون با روشهاي خيلي راحت همه را متمايل به تكبر ميكند . تكبر يعني سوء استفاده از قانون خدا. خداي قادر توانا شيطان را از آتش خلق كرده بود و آدم را از خاك. به همين خاطر شيطان دچار تكبر شده و گفت كه من از او برترم. تكبر و زياده خواهي بود كه شيطان را براي هميشه از بهشت دور كرد. اگر آدمي تنواند تكبر و خودخواهي را در وجود خويش از بين ببرد ، بعد از مدتي جهنم براي او تضميني ميشود ؛ هر چند كه پادشاه باشد و يا وجهه و اعتباري در جامعه داشته باشد. وجهه و اعتبار دنيوي زياد مهم نيست بلكه مقدار پرورش نفس است كه بهشت را تضمين ميكند . با هر تكبر و غروري كه در اعمال خود مرتكب ميشويم ، يك كيلو از نفس ما كم ميشود و به اين طريق بعد از مدتي چيزي از نفس ما باقي نمي ماند. كساني كه تكبر نمي ورزند و در قوانين خدا زياده خواه نيستند ، هميشه آرام هستند و هيچوقت از جاده عدل و انصاف خارج نميشوند و به همين خاطر از غير خدا باكي ندارند و آينده هم از آن اين افراد است. اما كساني كه تكبر ميورزند در هر موقعيتي اختلال ايجاد ميكنند و براي نشان دادن بزرگي خويش ، زندگي خود و فرزندان خويش را به هم ميريزند.